ESC را فشار دهید تا بسته شود

جامعه کسب و کار شیرازجامعه کسب و کار شیراز رسانه‌ی کسب و کارهای آنلاین شیراز

گزارش رویداد ” ای کاش وقتی ۲۰ ساله بودم می دانستم “

شنیدن و دسترسی به صوت کامل رویداد «ای کاش وقتی ۲۰ ساله بودم می‌دانستم»

اینجا
کلیک کنید


رویداد ” ای کاش وقتی ۲۰ ساله بودم می دانستم ” به همت شتابدهنده کوانتوم و شتاب دهنده بانا از تهران، چهارشنبه ۲۴ مهر ۹۸ در سالن دکتر مصطفوی دانشگاه شیراز برگزار شد. نکات قابل توجه و ارزشمندی مطرح شد که در ادامه به آن می پردازیم . ابتدای رویداد پس از معرفی و خوشامدگویی توسط خانم منصوری نوبت به سخنرانی اولین سخنران کلیدی رسید ؛ سرکارخانم آرزو نصیری ؛ مدیر توانمند سازی شتابدهنده بانا

. داستان ایشون رو در ادامه بررسی می کنیم. ایشون دبیر و مسئول دو دوره وی سی کاپ دانشگاه صنعتی شریف و دانش آموخته مهندسی شیمی از این دانشگاه هستند. با داستان روزهای اول دانشگاه شروع کردن و تمجیدهای خانواده و اطرافیان گفتن . به هر حال قبول شدن در دانشگاه یک اعتبار و منزلتی برای ایشان در بین آشناها ایجاد کرده بود اما بعد از ورود به دانشگاه و گذشتن یکی دو ترم اتفاق جالبی میافته !

اینکه متوجه میشن یک چیزی کمه . بعد از گذشتن روزها و ماه‌های اول از خودم پرسیدم این بود دانشگاه؟ این بود نتیجه این همه تلاش و مهمونی نرفتن؟ متوجه شدم که از علاقه زیادی به انجمن علمی دانشگاه و فعالیت در اون ، از کلاس نرفتن ها و فعالیت با دانشجوهای بزرگتر از خودشان گفتن . واضح هست که تجربیات زیادی از اونجا می‌شه کسب کرد. اما با گذشت زمان اتفاقات جالبی می‌افته و بعد از عضویت در شورای عمومی انجمن علمی به گفته خودشان به این فکر افتادم که کاندید شورای مرکزی انجمن علمی بشم و شاید رای بیارم و جدی‌تر کارهای انجمن رو پیگیری میکنم .

اما در این بین یک اتفاق بد می افته و یک شب یک نفر از دوستانم به من خبر میده که آرزو ؛ رد صلاحیت شدی . گفتم چرا ؟ پاسخ ساده بود : معدل ات کمه و کافی نیست ! شرط معدل بالا رو نداری ! هم بنیانگذار فعلی شتاب دهنده بانا ؛ از شنیدن این خبر ، اون شب تو خوابگاه دانشگاه واقعا ناراحت میشه و به این فکر میکنه که هرجور هست باید خودم رو ثابت کنم و نشون بدم معدل همه چیز نیست و من لیاقتش رو دارم که انتخاب بشم !

از قضا یک روز چرخ گردون به سمتی می چرخه که یک فرصت استثنایی در اختیار آرزو قرار میده. فرصتی که میشه اونجا ثابت کرد که من لیاقتش رو دارم.برنامه یک اردوی بازدید از صنایع در شهر یزد قرار هست که برگزار بشه و از قضا آرزو اصالتاً اهل یزد است و چه کسی آشنا تر از او با شهر یزد.

پیشنهاد میشه که خانم آرزو نصیری برگزار کننده و مسئول این اردو بشه و این دانشجوی جاه طلب و فرصت طلب به خودش میگه الان وقتشه نشون میدم که معدل همه چیز نیست !


خلاصه اردو با مسئولیت خانم نصیری برگزار می‌شه و در نشست نقد و بررسی بعد از اردو خبرهای خوبی برای خانم نصیری وجود نداره. به گفته اعضای جلسه ، یکی از ضعیفترین و بی کیفیت ترین اردوهای دانشکده بوده ! اما قهرمان داستان ما متوقف نمی شه به تلاش خودش برای اثبات لیاقتش ادامه میده و بعد از مدتی دوباره تلاش می‌کنه و از تجربیاتی که این رویداد و اردو داشته استفاده می کنه . پیشنهاد جسورانه دیگری به مسئولین دانشگاه میده و خلاصه اون اینکه : من میتونم بهتر از دوره قبل جشنواره وی سی کاپ شریف برگزار کنم بهتون قول میدم .

این ریسک پذیری و سماجت رو کمتر میشه در هم دوره ای های اون و دانشجو های دیگه دید . اما سرباز خستگی ناپذیر این داستان؛ با سماجت ،جرئت و جسارت بالا نظر مسئولان را جلب می‌کنه و مسئولیت میگیره که تیم برگزاری جشنواره رو معرفی کنه .

اون هم این کار رو می کنه و بعد از تایید شروع میکنه سرسختانه و با جدیت بالا کارها را پیگیری می کنه .

از رزرو سالن همایش گرفته تا دعوت مهمان ها، سخنران ها ، پیدا کردن اسپانسر و حامی مالی؛ تبلیغات و خیلی کارهای دیگه . خلاصه که هرچه در توان داره انجام میده و شبانه روز پیگیر کارهاست .
جشنواره وی سی کاپ شریف تموم میشه. اما مثل اینکه این بار ورق برگشته و قرار است داستان دیگری برای این سرباز سختکوش اتفاق بیفته و در کمال تعجب فردی که دیروز یک اردوی علمی یزد رو نمی تونست درست اجرا کنه یک جشنواره بزرگ و معتبر در حوزه کارآفرینی رو برگزار میکنه و با چه کیفیتی .

به گفته و اذعان دبیر سال قبل جشنواره ؛ کیفیت این دوره از جشنواره عالی و فوق العاده بوده . تحسین مسئولین دانشگاه رو به همراه داره و برگ برنده‌ای برای خانم آرزو نصیری میشه . از کیفیت و سطح بالای جشنواره نسبت به سال قبل همین بس که پیشنهاد برگزاری جشنواره سال بعد هم بدون شک و تردید و با قاطعیت به خانم نصیری می رسه جشنواره‌ای که سال‌های قبل شک و تردید برای دادن مسئولیت آن بسیار بالا بود و گزینه های زیادی وجود داشتند .

اما بعد از این رویداد دیگر بهترین و تنها گزینه ؛ خانم آرزو نصیری بود . این داستان داستان جوانی است که در ابتدای بازه ۲۰ تا ۳۰ سالگی خود فراز و نشیب‌های زیادی دارد از شتابدهنده شریف و مرکز کارآفرینی آن که بگذریم الان مدیر توانمند سازی شتابدهنده بانا ست و تجربیات و مهارت های خود را به علاقه مندان آموزش می ده.
داستان این فرد پرکار و پرتلاش رو گفتیم و از تجربیاتی گفتند که اثر زیادی بر زندگی شون داشته.

داستان نادیده گرفته شدن ها توسط دیگران در اوایل ۲۰ سالگی ؛ داستان تلاش برای اثبات خود ؛ داستان تلاش برای استقلال ؛ داستان تلاش برای رشد و پیشرفت ؛ داستان اعتماد به خود و توانمندی‌هایی که خیلی از جوان‌ها از اون غافل هستن . روایت الهام بخش تلاش کردن و فرصت دادن به خود برای شکست و یادگیری از شکست ها .

بعد از شنیدن روایت جذاب ایشون ، مدل و چارچوبی رو در چند اسلاید ارائه کردند که خلاصه‌ای از پیشنهادات و تجربیاتشان بود . که میتونید پاورپوینت ها و فایل های ارائه رو از کانال تلگرام شتاب دهنده کوانتوم و یا کانال تلگرام کارپلاس دانلود کنید . از سرمایه هایی که هر فرد در زندگی دارد گفتند : سرمایه های شخصی ؛ سرمایه های مالی سرمایه‌های اجتماعی و غیره .

پس ازارائه سرکار خانم آرزو نصیری ؛ خانم منا ناصری مدیر وهم بنیانگذار شتابدهنده بانا ارائه ای داشتند که میشه اون رو در چند بحث خلاصه کرد .



از بحثی به نام طراحی یا دیزاین گفتند.
مشکلات و درگیری‌ها برای خیلی از جوان‌ها و بزرگترها وجود دارد اما تعداد کمی هستند که به طراحی راه حل اون می پردازن .

از مهارت های نرم گفتند که بهتره بیست ساله ها اون رو یاد بگیرن و از سایر هم رتبه هاشون بالاتر قرار بگیرن
.

از مهارت راهبری ؛ مهارت حل مسئله و مهارت های ارتباطی گفتند . از شتاب دهنده بانا گفتند که تمرکز و توجه اون بر روی مهارت ها و انسان هاست . دوره های شتابدهی بانا ؛ فرصتی است که افراد می توانند یاد بگیرند، رشد شخصی و پیشرفت را تجربه کنند و به خودشون فرصت آزمون و خطا و یادگیری حتی با شکست رو بدن.

فرصت آموزش آنچه که نمی تونیم در دانشگاه و مدرسه یاد بگیریم .فرصت رشد مهارت ها و نه مثل مدرسه و دانشگاه که ملاک حفظیات و فرمول هاست .

منتورها و مربیان مطرحی از تهران دارند. بیش از ۲۵ منتور و افراد متخصص به شتابدهنده بانا کمک می‌کند.و از دوره‌های که برگزار می‌کنند، گفتند.

مشابه این تجربیات ؛ سرکار خانم مهناز رفعت ماه هم از تجربیات خودشون در شتابدهنده کوانتوم و همکاری با دکتر سهراب پور گفتند. از زیر آب زدن های علیه شون و اشک هایی که به خاطر اون ریختند؛ گفتن ، که امروز باعث رشد و پیشرفت شون شده . برای شنیدن جزئیات بیشتر حتما پیشنهاد می کنیم که فرصت کردید فایل صوتی رویداد رو گوش بدین و از اشک هایی که حالا به لبخند ها تبدیل شده ؛ بیشتر بشنوید.

دو سخنران در انتها؛ تجربیات چند ساله خود را در قالب پنل پرسش و پاسخ با حضار در میان گذاشتند. که جزئیات اون رو میتونید در فایل ضمیمه صوتی در کانال تلگرام شتابدهنده کوانتوم و یا کانال تلگرام کارپلاس دانلود کرده و کامل بشنوید. ( لینک دانلود مستفیم )

امیدواریم که در کنار هم و با انتقال و اشتراک گذاری دانش و مهارت های مان ؛ منشاء اثر شویم و به جوانان این کشور که پتانسیل های فوق العاده بالایی دارند کمک کنیم .
به امید روزی که بیست ساله های امروز؛ روایت گران داستان موفقیت و کامروایی شان در فردا ها باشند

هرکه رنجی برد، گنجش شد پدید
هر که جدی کرد، بر جودی رسید

چون گرانی ها اساس راحت است
تلخ ها هم پیشوای نعمت است

لسان الغیب

امیر فخری

نویسنده ، برنامه نویس وب ، علاقه مند به استارتاپ ها و دوچرخه سواری کوهستان!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *